کدام راترجیح میدهید؟کتاب شعرهمراه وکاربردی یا جستجودراینترنت ومصرف حجم اینترنت؟

آیاازکمبودشعرمرثیه حضرت ابالفضل ع رنج می برید؟

چگونه بدون نگرانی این کتاب رابخریم؟

این کتاب بابیش از۱۰۰شعرمرثیه نیازشمارابرطرف می کندوباعث صرفه جویی درمصرف اینترنت می شود وگارانتی رضایت ازبرنامه باعث می شودشمابه راحتی خریدانجام دهید

شمابااین کتاب ازخریدکتاب های فیزیکی گران قیمت راحت می شویدچون صدصفحه شعرمرثیه برای جلسات هفتگی سالانه محرم خواهیدداشت

امکانات کتاب：

۱：قابلیت تنظیمات رنگ اندازه وفونت اشعار

۲：قابلیت اشتراک گذاری اشعار

۳：بیش از۱۰۰شعرازشاعران خوب کشور

۴：قابلیت ثبت اشعاردرعلاقه مندی

۵：جستجوی قوی  درمتن اشعار

۶：اشعاری ازغلامرضاسازگار،ژولیده،علی اکبرلطیفیان و....

همانگونه که شماهم می دانیدباهزینه ی ناچیزبه گنجینه ی ازاشعاردست پیدامی کنیدکه درمجالس خودبه زیبایی به مرثیه خوانی بپردازیدوهمچنین برای دوستان خودتان هم شعرارسال کنید

گارانتی：
تمام برنامه های  مادارای گارانتی است ودرصورتی که رضایت نداشتین ۵۰%درصدهزینه رابه شمابرمیگردانیم یا کتاب دیگری رابرای شما ارسال میکنیم فقط کافی است باماتماس بگیرید.گرچه میدانم که این برنامه برای شمامفیدخواهدبود

شماره ی تماس：۰۹۳۸۱۶۴۵۵۹۳

این برنامه برای چه کسانی کاربرددارد؟

مداحان مبلغان وشاعرانی که به اشعارروضه ای برای مجالس خودنیازدارند

چه کسانی خریدنکنند؟

*کسانی که به اشعارروضه ی حضرت نیازی ندارندیامجلسی ندارند

اگربرنامه برروی گوشی من نصب نشدچکارکنم؟
این برنامه برروی تمام گوشی های سامسونگ هووآی واچ تی سی و.....تست شده ومشکلی ندارد.امااگرنصب نشدباماتماس بگیرید وبرنامه ی دیگررابه شماخواهیم داد

تیم نرم افزاری ما برنامه های زیادی دربازارداردکه 85درصدخریداران ازخرید راضی بودند

بعدازپرداخت هزینه به راحتی لینک دانلوددردسترس شماست 
وفقط یک بارهزینه میکنیداگربرنامه راپاک کنید دوباره نیازی به خریدنیست وفقط یکبارهزینه رامیپردازید

اگراشعارنظرشماراجلب نکردمیتوانیدپنجاه درصدهزینه راباتماس باشماره۰۹۳۸۱۶۴۵۵۹۳پس بگیریدیایک کتاب دیگرراازمادرخواست کنید

درصورت عدم خریدازشعرزیربه رایگان استفاده کنید

برادری به زمین بود و بال و پَر میزد

برادری به سرش بود و هِی به سر میزد

برادری به زمین از لبش جگر می ریخت

برادری به سرش داد از جگر میزد

چقدر چین و چروک است رویِ این صورت

کنار هلهله ها دست بر کمر میزد

دو دست در بغل و یادِ مادرش می کرد

دوباره حرف در و چوبِ شعله ور می زد

رشید بودنِ او کار دست زینب داد

گره به معجرِ طفلانِ بی خبر میزد

کشید تیر به زانو و چشمهایش ریخت

سه شعبه زخم خودش را عمیق تر میزد

کمی ز ساقه یِ هر تیر از دو سو پیداست

کسی که بغض علی داشت تا به پَر میزد

برای خاطر هشتاد و چهار خانم بود

اگر حسین نشسته به روی سر میزد